رویکرد DFSS چیست + راهنمای کامل طراحی برای شش سیگما

نویسنده: مدیر محتوا تاریخ انتشار: 1401/12/09
d12e2d3d-6ca4-4b6c-b242-ca574b99db41.jpg
  • 0

مصرف‌کنندگان برای خرید هر محصول یا سرویسی، گزینه‌های زیادی پیش رو دارند. رقابت برای گرفتن سهم بیشتری از بازار، هرگز به این تنگاتنگی نبوده و کسب‌وکارها تلاش می‌کنند کالاها و سرویس‌های جدیدتری با قابلیت‌های بیشتر عرضه کنند. اینجاست که پای طراحی برای شش سیگما به میان می‌آيد! در این مقاله بهمدام توضیح می‌دهیم که DFSS چیست و چه کمکی به افزایش بازدهی می‌کند.

 

رویکرد DFSS چیست و چه کاربردی دارد؟

کسب‌وکارهای امروزی بدون لحظه‌ای وقفه، مدام محصولات و خدمات جدیدتری به بازار عرضه می‌کنند. در این میان، بعضی محصولات نیازها و انتظارات مصرف‌کننده را برآورده می‌کنند و بعضی نه! در نتیجه کسب‌وکار مربوطه سراغ طراحی مجدد آن محصول می‌رود.

حتی گاهی قبل از معرفی مجدد محصول، آن را چندین بار توسعه داده و آزمایش می‌کنند. اما این بازطراحی‌های متعدد یک محصول یا سرویس، پرهزینه است و بازدهی کسب‌وکار را به‌شدت کاهش می‌دهد.

تصور کنید اگر محصولی، همان بار اولی که عرضه می‌شود، نیازها و انتظارات مشتری را چه‌بسا در سطح بالاتری برآورده نماید، چقدر سودمندتر خواهد بود!

اینجاست که پای «طراحی برای شش سیگما» (Design for Six Sigma) یا به‌اختصار دی‌اف‌اس‌اس (DFSS) به میان می‌آید. DFSS چیست و چگونه عمل می‌کند؟

این رویکرد بر انجام فعالیت بیشتر یا اضافی، در همان مراحل اولیه تأکید می‌کند. هدف دی‌اف‌اس‌اس یا طراحی برای شش سیگما این است که نیازها و انتظارات مشتری را قبل از تکمیل طراحی، به‌طور کامل مطالعه و درک نماید.

کسب‌وکارهایی که می‌دانند DFSS چیست و اصول آن را در طراحی و توسعه محصولات و خدماتشان رعایت می‌کنند، به سطح بالایی از کیفیت می‌رسند.

در واقع طراحی برای شش سیگما را می‌توان رویکرد متفاوتی در توسعه محصولات یا فرایندهای جدید دانست. رویکردی که نسبت به روش‌های قبلی، پیشرفت زیادی کرده است.

شش سیگما (Six Sigma) به‌شکل سنتی از رویکرد DMAIC استفاده می‌کند، و زمانی بیشترین تأثیر را دارد که برای بهبود فرایند جاری یا ایجاد تغییرات تدریجی در طراحی محصول استفاده شود.

کلمه DMAIC سرواژه‌ای متشکل از عبارت‌های تعریف (Define)، اندازه‌گیری (Measure)، تحلیل (Analyze)، بهبود (Improve) و کنترل (Control) است.

اما طراحی برای شش سیگما، در درجه اول برای طراحی مجدد کامل محصول یا فرایند استفاده می‌شود. روش‌ها یا مراحل آن هم بسته به کسب‌وکار اجراکننده متفاوت هستند.

رویکردهای DMADV، DCCDI و IDOV از رایج‌ترین روش‌های دی‌اف‌اس‌اس به حساب می‌آیند. وجه اشتراک همه آن‌ها، درک کامل نیازهای مشتری و اعمال این دانسته‌ها در طراحی محصول یا فرایند است.

تیم اجرایی DFSS باید عملکرد متقابلی داشته باشند تا اطمینان حاصل شود که همه جنبه‌های محصول، از تحقیقات بازار تا مرحله طراحی، اجرای فرایند و راه‌اندازی محصول را در نظر گرفته‌اند.

در پاسخ به اینکه هدف DFSS چیست می‌توان به‌طور خلاصه به طراحی محصولات و فرایندها، و در عین حال به حداقل رساندن عیوب و تغییرات در ریشه آن‌ها اشاره کرد.

 

اجرای طراحی برای شش سیگما چه اهمیتی برای کسب‌وکارها دارد؟

وقتی قرار است کسب‌وکاری محصول یا فرایند جدیدی را از پایه طراحی کند، مسلما به زمان، منابع مالی و نیروی انسانی زیادی نیاز دارد.

بسیاری از محصولات و سرویس‌های امروزی، برخلاف گذشته، بسیار پیچیده هستند، و امکان اشتباه در فرایند طراحی و تولید آن‌ها، بسیار زیاد است.

اگر کالا یا سرویسی که عرضه می‌کنید، خواسته‌ها و انتظارات مشتری‌ها را برآورده نکند، یا ارزشی برای آن‌ها ایجاد نکند، کسی مایل به پرداخت پول برایش نخواهد بود.

اینجاست که باید سراغ طراحی مجدد و توسعه آن بروید. اما این فرایندها هزینه زیادی به بار آورده، و زمان ورود به بازار، در این دوران پررقابت را افزایش می‌دهند.

اما جالب است بدانید کسب‌وکارهایی که می‌دانند DFSS چیست و از روش‌های طراحی برای شش سیگما استفاده کرده‌اند، زمان بازاریابی خود را حدود ۲۵درصد تا ۴۰درصد کاهش داده‌اند! آن‌ها در عین حال توانسته‌اند محصولی با کیفیت بالا و مطابق نیازهای مشتریانشان ارائه کنند.

دی اف اس اس رویکرد پیشگیرانه‌ای برای طراحی محصول یا خدمت بر اساس داده‌های قابل‌سنجش و ابزارهای طراحی مفیدی است که می‌تواند شانس موفقیت را تا حد زیادی افزایش بدهد.

 

بهترین زمان برای پیاده‌سازی طراحی برای شش سیگما یا DFSS چیست

هر زمانی قصد داشتید محصول یا سرویس کاملا جدیدی طراحی کنید، می‌توانید سراغ دی‌اف‌اس‌اس بروید. این رویکرد، برای اعمال تدریجی تغییرات در طراحی نیست، بلکه برای طراحی از صفر است.

تصور کنید محصول یا فرایند فعلی‌تان نتوانسته نیازهای مشتری را رفع‌ورجوع کند. اینجاست که آن را کنار گذاشته، و سراغ جایگزین مناسبی برایش می‌روید.

برای طراحی و توسعه محصول جدید، می‌توانید از طراحی برای شش سیگما استفاده کنید. این رویکرد، از بروز هرگونه مشکلی برای کیفیت محصول جلوگیری می‌کند.

بهترین زمان برای اجرای DFSS وقتی است که هدفتان بهینه‌سازی طراحی برای برآوردن خواسته‌ها و انتظارات مصرف‌کنندگان، کاهش زمان عرضه به بازار، و ارائه سطح بالایی از کیفیت در همان بار نخست عرضه محصول یا فرایند است.

 

چگونه طراحی برای شش سیگما را در کسب‌وکارمان اجرا کنیم؟

در پاسخ به DFSS چیست گفتیم که رویکردی برای طراحی است، نه اینکه روش تولید باشد. ویژگی‌هایی اساسی هم وجود دارند که بین روش‌های مختلف اجرای آن مشترک هستند.

هر پروژه اجرای دی‌اف‌اس‌اسی شامل یک تیم از بخش‌های مختلف سازمان است. طراحی برای شش سیگما، تلاشی گروهی است که باید روی نیازهای مشتری‌ها و پارامترهای مهم کیفی متمرکز شود.

تیم اجرایی DFSS باید قبل از توسعه طرح جدید، وقت کافی بگذارد و همه مسائل مربوط به سیستم‌های فعلی را به‌طور دقیق مطالعه کرده، و به‌خوبی درک کند.

برای پیاده‌سازی طراحی برای شش سیگما در کسب‌وکارها، روش‌های متعددی وجود دارند. یکی از رایج‌ترینشان، رویکرد DMADV است که در ادامه این مقاله بهمدام با جزئیات توضیح می‌دهیم.

کلمه DMADV سرواژه‌ای متشکل از عبارت‌های تعریف (Define)، اندازه‌گیری (Measure)، تحلیل (Analyze)، طراحی (Design) و تأیید (Verify) است.

 

مرحله تعريف (Define) در DFSS چیست

مرحله اول یا همان «تعریف»، شامل منشور پروژه، برنامه ارتباطی و ارزیابی ریسک یا برنامه مدیریت ریسک است. حالا که با DFSS چیست آشنا شدیم، تک‌تک این سه مورد را هم مرور می‌کنیم.

 

منشور پروژه

در قدم اول، تیم اجرایی باید منشور پروژه (Project Charter) درست کند. منشور شامل این موارد است:

  • هدف یا دلیل پروژه: که بهتر است بر اساس داده‌ها یا اهداف قابل‌اندازه‌گیری باشد.
  • صدای کسب‌وکار: آن چیزی که انتظار دارد از تکمیل پروژه به دست بیاورد.
  • محدوده پروژه: محدوده و پارامترهای پروژه باید به‌طور دقیق تعیین شوند، اینکه چه چیزی در محدوده پروژه، و چه چیزی خارج از آن است.
  • بیان مسئله یا شناسایی شکاف بین وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب.
  • بیان اهداف در راستای بهبود درآمد، رضایت مشتری یا افزایش سهم بازار، که به‌خوبی و در قالب اهدافی قابل‌اندازه‌گیری تعریف شده باشند.
  • زمان‌بندی پروژه با مهلت‌های مشخص، و اهدافی قابل‌ارائه در مهلت‌های تعیین‌شده.
  • بودجه پروژه: هزینه‌های پروژه شامل هرگونه مخارج سرمایه‌ای.
  • شناسایی حامی پروژه و ذی‌نفعان کلیدی.
  • شناسایی اعضای تیم عملکرد متقابل.
  • شفاف‌سازی نقش‌ها و مسئولیت‌ها برای اعضای تیم و سایر ذی‌نفعان.

 

طرح ارتباطی

در مرحله تعریف، تیم اجرایی باید استراتژی مناسبی برای برقراری ارتباط در طول عمر پروژه ایجاد کند. این استراتژی یا طرح ارتباطی باید جنبه‌ها و روش‌های مختلف بحث درباره نتایج ارزیابی را در نظر بگیرد.

طرح ارتباطی باید فرایندها را در جهت به اشتراک گذاشتن نتایج ارزیابی، با موفقیت هدایت کند. توصیه می‌کنیم برای تدوین طرح ارتباطی مؤثر، به این پرسش‌ها پاسخ بدهید:

  • چه کسی نفر اصلی در تیم مسئول برقراری ارتباط است؟
  • اهداف اصلی در فرایند ارتباط چه هستند؟
  • با چه کسی در ارتباط هستید؟ یعنی مخاطب هدف را شناسایی کنید.
  • این ارتباط‌ها چه زمانی و چند وقت یک‌بار برقرار می‌شوند؟
  • چه روش‌هایی برای برقراری ارتباط استفاده خواهند شد؟

 

ارزیابی ریسک یا برنامه مدیریت ریسک

در نهایت هم مدیر پروژه باید برنامه‌ای برای ارزیابی یا مدیریت ریسک تهیه کند که شامل اطلاعات زیر باشد، اما لازم نیست محدود به آن‌ها شود:

  • ریسک‌های مربوط به پروژه،
  • تأثیر ریسک‌های موجود بر موفقیت پروژه،
  • و طرح کلی یا برنامه‌ای برای مدیریت هرگونه ریسک در پروژه.

 

مرحله اندازه‌گیری (Measure) در DFSS چیست

در مرحله «اندازه‌گیری»، تمرکز پروژه روی درک نیازها و خواسته‌های مشتری، و سپس تبدیل آن‌ها به الزامات طراحی قابل‌اندازه‌گیری است.

در این مرحله، تیم نه‌تنها روی الزامات یا «باید داشته باشد»های پروژه، بلکه روی آن چیزهایی باید تمرکز کند که «بهتر است داشته باشد».

این مورد دومی، همان ویژگی‌ها یا عملکردهایی هستند که مشتری را هیجان‌زده می‌کنند، چیزی که محصول شما را از رقبا متمایز می‌کند.

اطلاعات مشتری هم از روش‌های مختلفی قابل‌دسترس است، از جمله:

  • نظرسنجی از مشتریان
  • بازدید از نمایندگی‌ها یا شعبه‌ها
  • اطلاعات به‌دست‌آمده از بخش گارانتی یا خدمات مشتری
  • داده‌های تاریخی
  • گروه‌های ارزیابی مصرف‌کننده

 

مرحله تحلیل (Analyze) در DFSS چیست

در مرحله «تحلیل»، اطلاعات مشتری باید جمع‌آوری شده، و در قالب عملکرد طراحی قابل‌اندازه‌گیری یا الزامات عملکردی ارائه شود.

پارامتر نمودار پی (Parameter P Diagram) اغلب برای ضبط و ارائه همین اطلاعات استفاده می‌شود. بعد هم این الزامات، به الزامات طراحی سیستم، زیرسیستم و مؤلفه تبدیل می‌شوند.

استقرار عملکرد کیفیت (Quality Function Deployment) یا به‌اختصار QFD و ماتریس مشخصه (Characteristic Matrix)، ابزارهای مؤثری برای هدایت نیازهای مشتری از سطح ماشینی به سطح الزامات جزئی هستند.

در قدم بعدی، تیم اجرایی که می‌داند DFSS چیست باید از اطلاعات مذکور برای توسعه چند گزینه طراحی در سطح مفهومی استفاده کند.

ابزارهای ارزیابی مختلف مانند معیارسنجی یا طوفان فکری را می‌توان برای ارزیابی این مسئله استفاده کرد که آیا مفاهیم موجود در طراحی، نیازهای مشتری و کسب‌وکار و ظرفیت موفقیتشان را به‌خوبی برآورده می‌کنند یا نه.

بعد هم تیم اجرایی گزینه‌های موجود را ارزیابی کرده و با استفاده از ابزارهای تصمیم‌گیری، مانند ماتریس پیو (Pugh Matrix) یا روش‌های مشابه، طرح نهایی را انتخاب می‌کند.

 

مرحله طراحی (Design) در DFSS چیست

بعد از اینکه تیم اجرایی دی‌اف‌اس‌اس طرح واحدی را در سطح مفهومی انتخاب کرد، زمان شروع کار «طراحی» دقیق با استفاده از مدل‌سازی سه‌بعدی، نقشه‌های اولیه و غیره می‌رسد.

تیم طراحی، محصول فیزیکی و سایر جنبه‌های آن را ارزیابی می‌کند که شامل موارد زیر است، اما محدود به آن‌ها نیست:

  • فرایند ساخت
  • الزامات تجهیزات
  • پشتیبانی از فناوری
  • انتخاب مواد
  • محل تولید
  • بسته‌بندی

وقتی طراحی اولیه مشخص شد، این تیم، ارزیابی طرح را با استفاده از روش‌های مختلف آغاز می‌کند. این‌ها نمونه‌هایی از روش‌های مورداستفاده هستند:

  • تحلیل المان محدود (Finite Element Analysis) یا به‌اختصار اف‌ای‌ای (FEA)
  • تحلیل حالت‌ها و اثرات شکست (Failure Modes and Effects Analysis) یا به‌اختصار FMEA
  • تحلیل انباشتگی تحمل (Tolerance Stack Analysis)
  • طراحی آزمایش (Design Of Experiment) یا به‌اختصار DOE

تحلیل حالت‌ها و اثرات شکست (FMEA) ابزار پرطرف‌داری برای شناسایی ریسک‌های بالقوه طراحی، شناسایی ویژگی‌های کلیدی و تهیه فهرستی از اقدامات برای تغییر طرح یا افزودن به طرح اعتبارسنجی است.

شبیه‌سازی‌های کامپیوتری و ابزارهای تحلیلی این فرصت را به تیم طراحی می‌دهند که با فرایندها کار کرده، و ورودی‌های فرایند و خروجی‌های مورد نظر را درک کند.

مرحله طراحی زمانی تکمیل می‌شود که تیم مربوطه، برنامه طراحی و اعتبارسنجی درجه‌یکی برای محصول یا فرایند جدید ایجاد کند که نیازهای مشتری و کسب‌وکار را برآورده نماید.

یکی از ابزارهای پرطرف‌دار در این میان، طرح و گزارش تأیید طراحی (Design Verification Plan and Report) یا به‌اختصار DVP&R است که برنامه اعتبارسنجی را مستند کرده و بخشی را به گزارش نتایج اختصاص می‌دهد.

 

مرحله تأیید (Verify) در DFSS چیست

در مرحله «تأیید»، تیم طراحی محصول یا فرایند را معرفی کرده و آزمایش اعتبارسنجی را انجام می‌دهد. هدف اصلی در این مرحله DFSS چیست اینکه الزامات مشتری و عملکرد برآورده شوند.

علاوه بر این، تیم مربوطه باید نقشه فرایند دقیق، مستندات فرایند و دستورالعمل‌های لازم را هم تهیه کند. بیشتر اوقات فرایند FMEA هم برای ارزیابی ریسک‌های موجود در فرایند، و رسیدگی به هرگونه نگرانی، قبل از ساخت یا اجرای آزمایشی انجام می‌شود.

در این مرحله، به‌طور معمول نمونه اولیه‌ای ساخته می‌شود. این ساخت آزمایشی می‌تواند به شکل دوره تولید محدود محصول، ارائه خدمات یا احتمالا آزمایش فرایند جدیدی باشد.

بعد هم اطلاعات یا داده‌های جمع‌آوری‌شده در طول ساخت نمونه اولیه یا اجرای آزمایشی فرایند، برای بهبود طراحی محصول یا سرویس موردنظر، قبل از عرضه کامل آن استفاده می‌شود.

وقتی پروژه تکمیل شد، تیم باید اطمینان حاصل کند که فرایند موردنظر، آماده تحویل به رهبران کسب‌وکار و تیم‌های تولیدی است.

در واقع تیم اجرایی باید همه اسناد موردنیاز فرایند، و برنامه کنترل آن را ارائه دهد. در نهایت، رهبران پروژه، ذی‌نفعان و حامیان مالی، مستندات پروژه را تکمیل کرده و نتایج پروژه را به اطلاع می‌رسانند.

 

بقیه رویکردها در اجرای طراحی برای شش سیگما چه هستند؟

بعد از DFSS چیست و چه رویکردهایی برای اجرایش وجود دارد، گفتیم که DMADV رایج است، اما تنها گزینه برای بهره‌گیری از طراحی برای شش سیگما در کسب‌وکار نیست!

حتی خود DMADV شکل دیگری به‌نام DMADOV دارد که گاهی استفاده می‌شود. این شکل دومی، مرحله دیگری با عنوان «بهینه‌سازی» (Optimization) هم اضافه دارد. این مرحله، در توسعه رویه‌های تجاری جدید مفید است.

شکل دیگر DFSS چیست نسخه دیگری با عنوان DCCDI هم وجود دارد که سرواژه تعریف مشتری و مفهوم (Define Customer and Concept)، طراحی (Design) و پیاده‌سازی (Implement) است. رویکرد DCCDI شباهت زیادی با DMAVD دارد، و شامل مراحل تعریف، اندازه‌گیری و طراحی مشابهی است.

رویکرد دیگری با عنوان IDOV هم وجود دارد. عبارت IDOV سرواژه شناسایی (Identify)، طراحی (Optimize)، بهینه‌سازی (Optimize)، و تأیید (Verify) است. روش IDOV مرحله بهینه‌سازی را اضافی دارد.

مسلما شرکت‌ها می‌توانند با توجه به فرهنگ و نیازهای تجاری خود، هرکدام از روش‌ها و رویکردهای بالا را انتخاب و اجرا کنند.

 

جمع‌بندی

در این مقاله بهمدام به DFSS چیست و چه کاربردی دارد، پاسخ دادیم. روش‌ها و رویکردهای مختلف آن را بررسی کرده، و رایج‌ترین روش اجرای آن را که DMADV است، مرحله به مرحله مرور کردیم. اگر پرسش دیگری درباره طراحی برای شش سیگما دارید، لطفا زیر همین مقاله، برای ما کامنت بگذارید.

 

منابع:

quality-one.com

creativesafetysupply.com

isixsigma.com